نخستین شب خانواده سه نفره ما
امشب (جمعه شب مورخ 26/12/90) اولین شبی بود که پرهام هم به جمع خانواده ما در منزل پیوسته بود. نخستین تجربه پدر و مادر و فرزندی برای ما سه نفر بود. البیته به رسم معهود که از پیش هم مشخص بود شب چندان راحت و آرامی نمی توانست باشد گریه و بیدارخوابی و بی نظمی در خواب از اصلی ترین شاخصه های شب اول حضور پرهام در منزل بود. امشب پدر بزرگ (مادری) پرهام هم به دیدنش اومد. با لبی خندان در کنار کوچولو نشد و با نگاهی نافذ به چهره پرهام خیره شد و آرزوی سربلندی و عاقبت به خیری کرد. امشب پرهام در کنار مامان و بابا و با حضور مادربزرگ شب به یاد ماندنی رو رقم زد گاهی می خوابید گاهی بیدار می شد گاهی گریه می کرد گاهی ساکت می شد و بی نظمی بسیار جالبی را...
نویسنده :
پدر و مادر پرهام
16:50